!!!فرهاد کوه کن

Monday, August 30, 2004

سلام
امشب آخرین شبی که من اینجا خواهم بود
نمی دونم . حس عجیبی دارم یک حس غریب که تا حالا تجربه نکردم .از طرفی خوشحالم که می رم خونه و بعد از دو هفته و دوستانم رو تو تهران میبینم ولی طرفه دیگه آرامش اینجا رو دوست داشتم. تنهاییش رو و این که باسه خودت اینجا وقت زیاد داشتی و از اون دغفدغه های وقت تلف کن تهران اینجا خبری نیست . اینجا من دوستان زیادی پیدا کردم . ایرانی و خارجی .این تجربه خوبی بود
کارم معلوم نیست . شاید بازم کارم جوری بشه که باز برگردم
خدا می دونه ولی دلهره غریبی دارم که نمی دونم چرا.
شاید به خاطر تصمیم گیری باشه . شرکت قبلیه برام ÷یغام گذاشته که برگرد و شرایط بهتری برات فراهم می کنیم از طرف دیگه اینجا هم بد نیست و اگر بازم بیام اینجا از نظر مالی بدک نیست

اینجا تو این دو هفته تجربیات زیادی رو به دست آوردم از هر نظر. تجربه کار توی محیط در حقیت Multination سرمیز ناهار هندی بود انگلیسی بود کروات بود و...
تجربه یک شبکه واقعی . شبکه ای حیاتش برای اینجا حیاتی هستش و خیلی چیزهای دیگه

سلام
تو شرکت شل و شاید شرکتهای خارجی به IT فوق العاده اهمیت می دهند
شبکه اینجا به شدت منظم و همه چی با برنامه و مستند سازی شده هستش . هرروز به طور منظم از سرورها tape back up گرفته میشه
account های Email و Domain بسیار دقیق و منظم و رو حساب کتاب ساخته میشه به شدت policy های شبکه تنظیم و رعایت میشه
هر کس اینجا می خواد با کامپیوتر های شبکه کار کنه باید account داشته باشه و دسترسیش محدوده
حتی اینجا کسی رو به نام DOcument manager دارند که مسیولیت همی مدارک چه کاغذی و چه الکترونیکی با اون هستش و باید طبق استاندارد باشه . حتی در شل بخش جداگانه ای باسه این دارند
حتی من شنیدم که شخصی که طراح IT فیلد هست و مسیولیتش با اونه به نام Gelen Towers که یه استرالیایی هستش بیشترین حقوق رو تو این پروژه می گیره
بازم می گم ...

سلام
یه چیزی که اینجا جا افتاده و میراث شل هستش اینه که اینجا همه به هم سعی می کنند کمک کنند و کار رو جلو ببرند حتی اگر مثلا FSU head هم باشه بازم در اتاقش همیشه بازه و ادا اصول مدیر بازی وجود نداره البته تو یه همچین جایی یه همچین چیزی واجبه
یه چیز جالب که دیدم این بود که روی عکس پشت زمینه اکثر کامپیوتری های ایجا عکس همسراشون بود حالا فرق نمی کرد ایرانی یا خارجی
یه بار سه تا هندی یه عکس آوردند که هر سه تاش ماله یه خانم به ظاهر چینی می آمد . وقتی ازشون پرسیدم این کیه هر سه تاشون گفتند : She is My girl freind in Dubai
آخه اینها تو دبی زندگی می کنند و مو قع routation می رند دبی و بر می گردند .



Friday, August 27, 2004

سلام
بعضی وقتها فکر می کنم اینجا یه مملکت دیگست با قوانین خاص خودش
مملکتی که آدمهای اون 2 هفته توش هستند و بعد می رند و دوباره 2 هفته دیگه بر می گردند
اینجا رو سکو هر چند وقت یه بار آلارم خطر رو باسه تمرین به صدا در می آرند به این ترتیب که با شنیدن صدای آلارم تکلیف همه از قبل مشخص شده و هر کس باید سریعا خودشو به مکانی به نام (Muster point) برسونه و کارتشو که در تابلویی در اونجاست برداره و به مسیول مربوطه بده و در جای مخصوصش توی صف بایسته و منتظر دستورات بعدی باشه و اگر اتفاقی افتاد به نوبت سوار قایق نجات بشه
اینجا در کل حسابشو کنی جای خطرناکیه . وسط دریا و تا دلت بخواد نفت . اینجا چیزی که خیلی خطر داره نشت گار CO2 هستش که بو نداره و سیم ثانیه می کشه . باسه همین همه جا دستگاههای حس کننده گاز هست که در صورت تشخیص آلارم بده
همه چی اینجا توسط یک اتاق کنترل مرکزی کنترل میشه
ارتباط سه سکو با هم مسیله مهمی که خودش یه دنیا تخصص می خواد و شاید تو ایران همچیتن نتخصصی با این همه سابقه نداشته باشیم . اینکه نفت از چه نوعی باشه و چه طوری و با چه فشار بین سکو ها پمپ بشه و خلاصه خیلی چیزهای دیگه من نمی دونم .
کار کردن تو اینجا تجربه متفاوتیه . اینجا خوب تو محدودی و شاید خیلی چیزها به سرعت دم دست نباشه و باید جوری کارتو تنظیم که تا کارت به راحتی نخوابه
مثلا شبکه اینجا به راحتی نمی تونی down کنی و باید حساب خیلی چیزها رو بکنی
بازم میگم.....

سلام
تقریبا می دونم کی ها وبلاگم رو دنبال می کنند
به خواهری که در آلمان دارم ار اینجا سلام میگم و براش آرزوی موفقیت دارم
به دوست عزیز کرمانیم هم سلام می گم و بهش می گم که من همچین چاق هم که نیستم با با !!!!!
و مواظب وزنم هم هست نگران نباشه :)
به حمید هم باید بگم چی شده بابا , بدون من باز دارید راه به راه می بازید :) نگران نباشید برگردم همه باختها رو جبران می کنم ;)

آدم وقتی اینجاست معنی غربت و تنهایی رو می فهمه . تازه اینجا ایرانی هم هست و می دونم بعد از دو هفته بر می گردم . واقعا اون دوستانی که رفتند خارج بهشون چی می گذره :(
اینجا ممکنه هفته اول باست خیلی چیزها جذاب باشه ولی خیلی زود دلت باسه همه چی تنگ میشه و احساس دلتنگی می کنی . دور و برت هیچ چیز نیست جز آب و بعضی وقتها با کشتی های کوچک بین سکو ها رفت و آمد می کنی و اینجا هم مشکلات مسخره کار کردن تو محیط های ایرانی کم و بیش وجود داره
بعضی وقتها فکر می کنم اینجا یه جور زندانه که فقط کمی وسایل راحتیش بیشتره
بازم می گم ....

Thursday, August 26, 2004

سلام
اینجا من علاوه بر همکارهارهای ایرانی که ماله شرکنت نفت هستند چند تا همکار انگلیسی هم دارم که اسکدیش هستند
اینم بگذارید بگم که من از طرف یه شرکتی رفتم که پیمانکار IT شرکت شل هستش
جک یک تسکدیش با مزه هستش که ن بیشتر حرفاشو نمی فهمم یک لهجه عجیب و غریبی داره
میل یه نفر دیگست که خیلی باهاش حال کردم . وقتی فهمید من انگلیسیم زیاد خوب نیست خیلی شمرده و آهسته دیگه با من حرف میزد آخه من با جک ومیل یه سه شبی هم اتاق بودم
اینجا کلا ملیت هایی که هستند, بریتیش . استرالیایی , هندی پاکستانی هلندی و تک و توکی هم فیلیپینی
بازم میگم ....

سلام
اینجا جدا اگر کسی بخور باشه حسابی چاق میشه می گید چرا؟ العان می گم
ساعت 6 تا 7 صبحانه هستش که علاوه بر انواع پنیرها و کره و مربا ها و شیر و..... , لوبیا و سوسیس رو سرو میکنند فقط من نمی دونم کی اول صبح می تونه سوسیس بخوره
ساعت 9 تا 9:30 زمان Cofee break هستش که اونم اگر بری رستوران معمولا ساندویچی رو سرو می کنند
ساعت 12 تا 13 وقت ناهار هستش که اونم که 7 یا 8 نوع غذا سرو میشه
ساعت 15 تا 15:30 دوباره Cofee break هستش که معمولا بازم کیک خامه ای و یا از این قبیل سرو میشه
ساعت 18 تا 19 شام هستش که اونم مثل ناهار هستش
علاوه بر این همیشه در رستوران بازه کسی هوس کنه انواع نوشابه و آبمیوه و بستنی و نان تست و بیسکویت و خلاصه از این چیزها هستش که بریزه تو خندق بلا
حالا حرف منو تصدیق می کنید که اینجت به شدت چاق کننده هستش !!!
ولی اینم بگم یه اتاق ورزش توپ هستش که انواع وسایل ورزشی رو داره
بازم می گم .....

سلام
حالا کمی در مورد IT
اینجا به دلیل اینکه وسط دریاست شرایط خاصی داره
به طور کلی اینجا سه سکو با هم یک شبکه WAN رو تشکیل می ده که میدند که در SLQ یک لینک VSAT هستش که این لینک ماهوارهای از طریق دبی به یک لینک دیگه در آبردین انگلیس وصل هست که اونجا یک Backbone اینترنتی هستش که باعث می شه ملت غیور و حاضر در صحنه سه سکو به اینترنت وصل بشند
دو سکو دیگه (NLQ , FSU) هر کدوم به وسیله لینک رادیویی 2 مگابایتی که از تکنولوژی به نام LOS (lose Of Sight) به سکو SLQ وصل می شوند
در سکوی SLQ سرورهای برای Domain controler و Mail Server وجود داره که بر اساس به ترتیب Linux و Excheng server هستش
Work Station ها در روی سکو بر اساس Windows 2000 profesional هستش که به Samba Domain controler in Linux Redhat وصل می شند و از طریق Squid server on the linux به اینترنت وصل می شند
اینجا برای استفاده از شبکه و email و اینترنت Policy های خاص و نسبتا صفت و سختی هست ملت حق ندارند از Yahoo Messenger و یا دیگه مسنجرها استفاده کنند و یا download زیر دو مگ نمی شه کرد اساسا اینجا هر کس بخواد از کامپیوتر استفاده کنه باید از Administrator سکو account بگیره که البته policy ها جوری تنظیم میشه که اشخاص نمی تونند برنامه ای رو نصب کنند
در اینجا هر کس بخواد email رو براش درست می کنند که نام اون بر اساس مسیولیت شخص هست نه نام حقیقیش مثلا FSUhead@iooc.net
در اینجا برای نگهداری تاسیسات نفتی و انبار داری اون نرم افزارهایی وجود داره که بر اساس اوراکل طراحی شده وسرور اون فعلا در دبی هست که در آینده باید به SLQ منتقل بشه
خلاصه اینجا IT نقش مهمی داره
بازم می گم .....

Wednesday, August 25, 2004


سلام
می خوام عکسای که خودم گرفتم رو بذارم اینجا ولی نمیشه چون اینجا دسترسی به ftp نیست و نمیتونم عکس بذارم
باید در مورد وضعیت IT اینجا توضیح بدم
در هر صورت اون عکس کشتی که می بینید سکوی شناور F.S.U هستش
بازم می گم ....

سلام
در روی سکوها قوانینی وجوداره به نام HSE ( Healthly, Safely, Enviorment)که باسه خودش مسیولی داره
هر تازه واردی به هرکدام از این سکو ها براش این قوانین رو توضیح میدهند
این قوانین مشخص می کنه که هر کس اگر بخواد بیرون و تو محوطه بره حتما باید کاورال و کفش و کلاه و عینک ایمنی سرش باشه , کسی حق نداره با کفش ایمنی داخل بشه , اگر مسیله خطرناکی دید سریعا گزارش کنه , یا در سلف سرویس حتما ÷س مانده های غذایی رو به صورت تفکیک شده دور بریزه و اینکه هر کاری که شخصی می خواد انجام بده باید مجوز HSE بگیره که آیا شرایط برای انجام اون کار امن هست یا نه و خلا صه از این حرفا بگذزیم
بازم می گم .....

Tuesday, August 24, 2004

سلام
سکوی FSU یه خوبی که داره اینه که اتاقهای بزرگتری داره و 2 نفره هم هستش و بهشت سیگاریهاست چرا که کلا سیگار کشیدن توی فیلد به جز مکانهای خاصی ممنوع هستش و توی NLQ , SLQ اون جاهای خاص مکانهای پرت و پلایی هستش که درعین حال فضای باز هم هستش و سیگاری جماعت دوست داره دود سیگارش رو ببینه و با اون حال می کنه ولی توی FSU اون مکان خاص یه اتاق بزرگه که توش مبل و تلویزیون هم هست و سیگاریها خلاصه اونجا زندگی می کنند
بازم می گم ....

Monday, August 23, 2004

سلام
دیروز روی سکو SLQ به دلایل فنی air condition ها از کار افتاد و هوای داخل به شدت گرم شد به حدی که برای وسایل مخابراتی و کامپیوترها مشکل ایجاد کرد و مجبور شدند سرور ها رو خاموش کنند و این یعنی قطع شدن کل ملت فیلد ازemail و اینترنت و حالا تو این داستان برای دیزل ژنراتور ها هم مشکل ایجاد شد برق قطع شد و مجبور شدند از باتری backup استفاده کنند و به این ترتیب حتی ارتباط تلفنی هم قطع شد و کل ارتباط فیلد با جهان خارج از طریق فقط رادیوانجام بشه واینم تجربه ای بود
در ضمن این وب لاگ سورنا رو می تونید نگاه کنید

من از دیروز رفتم F.S.U که یک کشتی نفت کش هستش که با کنسول متحرکی به ته دریا وصل شده و تقریبا ثابت هستش
نفت استخراجی از NLQ , SLQ از طریق لوله های زیز زمینی به او نجا ممی آد و از اون طریق EXport میشه
بازم می گم .....

Sunday, August 22, 2004

روی سکو برای خواب و استراحت کابین هایی هستش که بسیار کوچک و مختصر هستش و هر کدوم سه تخت داره هر تخت طوری طراحی شده که هر کس می تونه بدون مزاحمت برای هم اتاقی هاش مطالعه کنه رادیو گوش کنه و یا تلویزیون نگاه کنه به این ترتیب که هر تخت پرده ای داره که اونو از بقیه جدا می کنه و چراغی هم جدا که وقتی پرده رو می کشی زندگیت جدا میشه و داخل تخت پنلی هست که هدفون و رادیو و آلارم داره و رلدیوی اون طوری هست که برنامه هایی که تلویزیون سکو نشون می ده رو می تونی گو ش کنی به هر کس سبدی می دند که تو اون رخت چرک ها رو توش می ریزند و هر روز صبح اونها رو جمع می کنند و بعد از شستن لباسها اونها رو تو اتاق می ذارند
توی سکو هر چی بد بگذره قطعا شکمی بد نمی گذره . رستوران اونجا ناهار و شام کلکسیونی از انواع غذاهای فرنگی و هندی و ایرانی داره به علاوه انواع دسرها و نوشیدنی ها
بازم می گم ...

Thursday, August 19, 2004

سلام
من به دلایلی سفرم یه روز عقب افتاد و مجبور شدم از جایی به نام بهرگان برم سکو
بهرگان فرودگاهی داره که متعلق به وزارت نفت هست و من بعد از پیاده شدن در اونجا منتظر شدم که سوار هلکوپتر بشم
و من در اینجاست که فهمیدم سفر با هلکوپتر چه کیفی میده . گرچه اون خلبانش قبل از سوار شدن کمی می ترسونه که اگر هلکوپتر تو آب سقوط کرد جه کنیم و جه نکنیم ولی کلا به قول بر و بچ that is very cool .
جایی که من رفتم سکو های نفتی سروش و نوروز هست که تشکیل شده از سه سکو یا Ofshore که سه سکو داره نوروز (NLQ) سروش (SLQ) و FSU که این آخری در حقیقت یه سکو شناور هست
من ابتدا باید می رفتم SLQ . این سکو ها رو کمپانی شل درست کرده و می خواد تحویل وزارت نفت بده
از بالا که سکو رو دیدیم اولین چیزی که جلب توجه می کرد زیبایی و عظمت اونجا بود
وقتی روی سکو پیاده شدیم اول ما رو راهنمایی کردند به Radio Room اونجا یه مسئول هندی داشت که بعد از چک کردن اسم من بلا فاصله به وسیله یه دوربین دیجیتال از من یه عکس گرفت و کارتی رو صادر کرد
راستی این بگم که من به عنوان IT engeenier رفتم اونجا
بعدش با جک آشنا شدم که یه بعدا فهمیدم اسکاتلندی هست و مسیول Tele Comminication هستش و اتاقم رو به من نشون داد
بازم می گم ......

Wednesday, August 18, 2004

سلام
سکوی نفتی یا Offshore:


حالا اول عکسشو گذاشتم تا بعدا بازم بگم

Monday, August 16, 2004

سلام
سفری در پیش دارم و دو هفته ای دارم میرم روی یه سکو نفتی وسط دریا
تازه جایی که دارم میرم هیچکس فارسی بلد نیست و من باید انگلیسی صحبت کنم
البته انگلیسیم بدک نیست ولی تا حالا این جور جاها خودمو تست نکردم
خلا صه ما رو حلال کنید
تجربه جالبیه . خدا کنه همه چی خوب پیش بره
حالا اگه بشه از تجربیات و دیده هام ا ز اون جا مطالبی اینجا می نویسم
فردا که صبح زود پرواز دارم
ظاهرا از اینجا میرم بوشهر و از اونجا سوار بر هلکوپتر میرم رو سکوی نفتی و از اونجا به بعد رو خدا میدونه
بازم می نویسم

Sunday, August 08, 2004

برای شما که عشقتان زندگیست


شما که عشقتان زندگیست
!شما که خشمتان مرگست

شما که تابانده اید در یاس آسمانها
امید ستارگان را

شما که به وجود آورده اید سالیان ر ا
قرون را

و مردانی زائیده اید که نوشته اند بر چوبه دارها
یادگارها

و تاریخ بزرگ آینده را با امید
در بطن کوچک خود پرورده اید.

و شما که عشقتان زندگیست
شما که خشمتان مرگست!

شما که برق ستاره عشقید
در ظلمت بی حرارت قلب ها

شما که سوزانده اید جرقه بوسه را
بر خاکستر تشنه لب ها

وبا پاهای آبله گون
و با کفش های گران
در جست و جوی عشق شما می کند
بر راه های دور

و در اندیشه شماست
مردی که زورقش را می راند
بر آب دور دست

شما که عشقتان زندگیست
شما که خشمتان مرگست !

شما که زیبایید تا مردان
زیبایی را بستا یند.
و هر مرد که به راهی میشتابد
جادوی لبخندی از شماست.

و هر مرد در آزادگی خویش
به زنجیر زرین عشقی است پای بست

شما که عشقتان زندگیست
شما که خشمتان مرگست!

شما که روح زندگی هستید
و زندگی بی شما اجاقی است

شما که نغمه آغوش روحتان
در گوش جان مرد فرح زا است
شما که در سفر پر هراس زندگی مردان را
در آغوش خویش آرام بخشیده اید
و شما را پرستیده است هر مرد خودپرست

عشقتان را به ما بدهید
شما که عشقتان زندگیست!
و خشمتان را به دشمنان ما
شما که خشمتان مرگست!

شاهکاری از احمد شاملو

این شعر رو من به مناسبت روز زن اینجا آوردم. فکر می کنم با وجود این شعر کلامی دیگه نمیتونم بگم

Friday, August 06, 2004

هنوز خودمو و قابليتهامو نشناختم . اي خدا كي ميشه از شر ترديد خلاص شد و به ساحل آرامش رسيد؟
بازم سر دوراهي گير كردم