!!!فرهاد کوه کن

Sunday, May 23, 2004

چند وقت احساس می کنم تنبل شدم و مدتی که اون انرژی سابق رو ندارم
خدا کنه به خاطر سن نباشه و یه مسئله موقتی باشه
العان تو موقعیتی هستم که دارم تصمیمات مهمی برای زندگیم می گیرم که اثرش از بین نرفتنی هستش
و یه جورایی دارم ریسک بزرگی می کنم

یه مطلب که مدتی می خوام بنویسم این که
خورشید خانم بالاخره رفت و مدتی که مطلب نمی نویسه با خوندن مطلب آخرش یه جورایی دل من هم گرفت . وبلاگ ایشون جز اولین وب لاگهایی بود که درست شد و منو به این موضوع علاقه مند کرد به خصوص که اون اوایل خیلی بی شیله بی پیله و بی پروا و با صراحت لهجه می نوشت و چون از دل می آمد لاجرم بر دل می نشست می تونستی با خوندن وب لاگش احساس واقعی خیلی از دخترهای امروزی رو بفهمی

نکته دیگه اینکه نمی دونم چرا شهابیه دفعه وبلاگش رو تعطیل کرد اخبار خوبی در مورد ماهواره های دیجیتال می داد
اگر کسای هستند که علاقه مند باشند که در جریان عوض شدن کدهای کانالهای دیجیتال باشند این سایت خیلی کمکه : LUXSAT

Friday, May 14, 2004

تشویش

یک دفعه تشویش و دلهره تمام تنم رو فرا می گیره
نگاه می کنم و می بینم کلی کار عقب مونده دارم و در عین حال نمی دونم از کجا شروع کنم و میبینم کلی مطلب وجود داره که باید در موردش تحقیق کنم و یاد بگیرم
و حالا پناه میبرم به آهنگ سپیده شاید لحظه ای به من آرامش بده

رفتار و اخلاقهای بدی دارم که خودم متوجه اونها نیستم و نبودم وناگهان اگر یکی اونو بهت بگه شوکه می شی به فکر فرو میری که آیا درسته یا نه و چرا تا حالا متوجه اون نبودم و چقدر ممکنه اطرافیانت اذیت شدندوباسه منی که دوست ندارم اطرافیانم از من برنجند چقدر سخته هنوز خیلی مونده که به پختگی برسم و هنوز یه جورایی بچه هستم


امسال نمایشگاه کتاب نرفتم حس کردم وقت تلف کردنه اگر کتابی بخوام میرم انقلاب می خرم حوصله شلوغی ندارم

راستی رک بودن بده یا خوب حدش چقدره ؟؟

حس می کنم هنگ کردم تو رو خدا یکی بیاد منو ریست کنه