!!!فرهاد کوه کن

Thursday, June 26, 2003

چشماني كه هميشه نگران بود
و به در خيره مي شدم و قدمهايت را از دور ميشناختم
واين همه خاطره است ,
و اكنون اين منم كه تنها و خسته ام
و در اين دنياي ديوانه ديوانه به هر كسي كه نگاه مي كنم
به وجودي اسرار آميز مي رسم كه مرا از درون مي لرزاند
اي كاش هنوز كودك بودم و دنيا رو به همون سادگي مي ديدم
ولي افسوس كه اين دنيا هزاران بازي و فريب دارد و ازاين گريزي نيست
و چه بخواهي چه نخواهي در آن گرفتاريم

آيا باز ميشود عاشق شد

بالاخره بعد از چند روز كه اين وب لاگ ما قاط زده بود درست شد
وبا تشكر از پريساكه راهنماييم كرد

اميدوارم كه ديگه درست شده باشه

Friday, June 06, 2003

تا حالا به چشماني نگاه كردين كه نگاهش حروم باشه !!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چند روزي هست كه نمي نويسم . كمي نگراني هاي الكي و شايد بيهوده ولي بايد از زندگي لذت برد و لي سخته .
من تا حالا از كسي متنفر نشده بودم ولي حس مي كنم نفرت از يه نفر تو وجود من داره رشد مي كنه و لي بايد مقاومت كنم در برابر اين حس زشت ولي چگونه؟؟؟؟
بعضي از آدمها شايد لياقت تنفر رو داشته باشند .

آدم بايد مقاومت كنه . مقاومت كنه كه ارزش دوستي رو حفظ كنه و بدونه كه دوستان خوب رو با پول نميشه خريد .
آدم بايد مقاومت كنه كه خودشو گم نكنه و اسير زندگي نشه
آدم بايد هميشه مقاومت كنه و اين تنها راه انسان ماندنه