!!!فرهاد کوه کن

Monday, October 18, 2004

سلام
امروز یک هفته هست که اینجام . می دونید وقتی اینجا برای دفعه اول می ایید براتون همه چی جذابه و فکر می کنی چه جای خوبی ولی خیلی زود همه چی باست عادی میشه و اون وقته دلتنگی می کنی و روز شماری می کنی که برگردی .دلم خخیلی تنگ شده .دوست عزیزی که سالها تو خارج از کشور بوده می گفت این حسی که بری خارج از کشور بهش بر می خوری
ولی از حق نباید گذشت این تجربه بزرگی برای من بود چه کاری چه شخصی و می تونم بگم که آدم با تجربه تری شدم .تجربه کار کردن تو یه محیط چند ملیتی به نظر من تجربه کمی نیست و من خوش شانسم که تونستم اونو تجربه کنم .من یه جورایی سوت شدم اینجا و شاید سرنوشت منو کشوند. کی فکرشو می کرد بیای وسط دریا و کار کنی . ولی اگر همین رند ادامه داشته باشه روزهای سخت برای من هنوز نرسیده و اون موقعی هست که سکان کاملا به دستم بیافته و اون وقت هستش که سنگینی بار مسییولیت رو بیشتر حس می کنم.و این که هر چی بیشتر تو IT میری میبینی که چقدر بی سوادی و چقدر مطلب هست که باید یاد بگیری و این آدمو می ترسونه و شاید این دلیلی باشه که اکثر کسایی که تو IT هستند شاید هیچوقت روند زندگی عادی رو پیدا نکنند .

چندروز پیش تو سکوی سروش shotdown کلی برای تست داشتیم تمام سکو به صورت مرحله ای همه چی از کار افتاد و چند ساعتی عملا سکو خاموش شد و حتی برق پشتیبان هم قطع شد و بعد از چند ساعت دوباره ه صورت مرحله ای همه چی startup شد تا ببینند که همه چی روالش درست هست یا نه .
خوب وقتی میبینم که یه هفته دیگه بر می گردم خونه زندگیم شیرین میشه :)
راستی من تو سایت شل تنها چیزی که درباره این پروژه گیر آوردم این لینک بودش


0 Comments:

Post a Comment

<< Home