سلام
امروز رفتم دانشگاه تا مدرك دانشگاهي خودمو بگيرم و فهميدم
كه بايد برم اول اصل ديپلم رو بگيرم و رفتم تجريش
دبيرستان مطهري و سردرش كه رسيدم حس نوستالژيكم گل كرد
تمام خاطرات دبيرستان جلوي چشمم اومد
باورم نمي شد كه 10 سال از اون موقع ميگزره
وقتي رفتم دربون مدرسه منو شناخت فكر نمي كردم منو بشناسه ولي شناخت
روزها چه زود مي گزره
نشستم يه 10 دقيقه جلوي دبيرستان و فقط نگاه كردم
موقع رفتن دربون مدرسه گفت شيريني يادت نره فكركنم باسه همين منو يادش
مونده بود!!!
امروز رفتم دانشگاه تا مدرك دانشگاهي خودمو بگيرم و فهميدم
كه بايد برم اول اصل ديپلم رو بگيرم و رفتم تجريش
دبيرستان مطهري و سردرش كه رسيدم حس نوستالژيكم گل كرد
تمام خاطرات دبيرستان جلوي چشمم اومد
باورم نمي شد كه 10 سال از اون موقع ميگزره
وقتي رفتم دربون مدرسه منو شناخت فكر نمي كردم منو بشناسه ولي شناخت
روزها چه زود مي گزره
نشستم يه 10 دقيقه جلوي دبيرستان و فقط نگاه كردم
موقع رفتن دربون مدرسه گفت شيريني يادت نره فكركنم باسه همين منو يادش
مونده بود!!!
0 Comments:
Post a Comment
<< Home